آقا جوووون....
خیلی مردی....
آقا جوووون....
خیلی مردی....
تولدته...غمگینم.....بازم تو و
فکرت...چقدر دلم میخواست مثه قبلنا که...اه بغض لعنتی.............!!!
چی داشتم میگفتم؟آهان..آره..میگفتم
مثه قبلنا که...قبلنا که..
اصلا ولش کن..کاش میشد بهت تبریک
بگم..بگم چقد دوست دارم..
ولی الان...
الان دستات تو دستای یکی دیگه اس...یکی دیگه داره عاشقونه بهت تبریک میگه..الان عاشقونه به
چشای اون خیره میشی
نه؟
بهش میگی دوسش داری..که تا آخرش
باهاشی..که واسش میمیری...که همه ی زندگیته...که...!
من چی شدم...! خوش به حالش که دوسش
داری...که فقط اونه...که به هیچکس جز اون فکر نمیکنی...!
خوش به حالش...
این پسره عشقه عشقه منه...
اگه طرف دارشی ...
خودت میدونی چیکار کنی....
برای خــــودم مینویســــم
برای دلــــتنگی هــــام
برای دغـــدغه های خـــودم
برای دلـــــی که دلتنگم
نیست
برای دستی که نوازشـــگر دست هایم
نیســــت
بــــرای خودم میــــنویسم
بمـــــــیرم برای خودم که انــــقدر تـــــــنهاســـت!
هر کی که مثه من تنهاس نظر بزاره...
فرقی نداره چی باشه ....حرف دل یا هرچیز دیگه...
ی وقتی بود که همه دنبالم بودن....اخلاقمه ک فهمیدن من افتادم دنبال اونا...
الان دیگه ن از دنبال بازی خبریه ن اونا....
فقد خودممو خودم.....
ی وقتی....ازدود و اینجور چیزا بدم میومد...
.
.
.
ولی الان تنها چیزی ک آرومم میکنه سیگار تو
دستمه...
دختر:شنديم داري ازدواج ميكني.مباركه. . . . خوشحال شدم شنيدم
پسر: ممنون ايشالا قسمت شما
دختر:ميتونم براي اخرين بار يه چيزي ازت بخوام
پسر: چي ميخواي؟
دختر:اگه يه روز صاحب يه دختر شدي ميشه اسم منو روش بزاري
پسر:چرا ميخواي هر موقع نگاش ميكنم صداش ميكنم درد بكشم؟
دختر:نه اخه دخترا عاشق باباهاشون ميشن. . . .ميخوام بفهمي چقدر عاشقت
بودم. . . . . .
عشـــقـــتـــ
بايد
تو بغلت باشه
محکم
تو سينه خودت فشارش بدي تا نفسش بند بياد
جيغ
بکشه دور خودت بچرخي و بچرخونيش
اين
قدر بچـرخي ...
اين
قدر بچرخوني...
بچرخي ...
بچرخوني ...
بچرخي ...
بچرخوني ...
تا
سر هر دوتانو گيج بره
پهن
شيد رو زمين بعد
چشماتونو
ببنديد
دنيا
دور سرتون بچرخه ...
بچرخه
... بچرخه ...
بعد
خوشحال باشي که چقدر زورت زياده
که
تونستين دنيا به اين بزرگي رو بچرخونين
دو نــفـريــ............
اخه نمیشه تو بگو
خدایی همدمت بشه غم و تنهایی
اره عزیز یادمه تو همونی که میگفتی همیشه پیشم میمونی
حالا چه ساده رفتی و تو با
اونی الان
من موندمو،تیغو رگ خونی
میدونم ندارم هیچ پناهی که بشه مرهمم واسه تنهایی
تو بودی میگفتی واسه همیشه زندگی بی تو یه لحظه نمیشه
اون روز که دستت بود
تو دستم قسم خوردی که همیشه پیشت هستم
به کی بگم باورم نمیشه خدایی که تو گفتی سرنوشتمون
بود جدایی
......................................................................................
دارم من یه نصیحت برای تو
اگه عاشق شدی داشته باش هوای عشقتو
سلامتی شبی که دستمو گرفت و گفت:
ازت میخوام هرگز ترکم نکنی...
سلامتی روزی که دستش تو دست یکی دیگه بود و گفت:
ازت میخوام دست از سرم برداری...!
تعداد صفحات : 3